اگر این نشانهها را دارید، پس مرگ شما نزدیک است!
تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۸۶۷۱۵
بوی دهانتان، فرم ناخن و اندام شما میگویند که شما زود میمیرید یا نه، با شناخت و مشاهده این علائم که نشانههای مرگ نام دارند سریعا به پزشک مراجعه کنید.
به گزارش صدآنلاین، سکتههای قلبی و مغزی یا سرطان، بیماریهایی که اکثر ما فکر میکنیم علت مرگ هستند، اما از نشانههای مرگ چه میدانیم؟ شاید فکر کردن درباره این مسئله چندان خوشایند نباشد، اما همه ما دیر یا زود خواهیم مُرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انتخاب سبک و نوع زندگی همراه با عوامل زیست محیطی میتواند مسبب مرگ زودهنگام شود. بهترین کار این است که تمام تلاشتان را بکنید و چندان نگران احتمالات حقیقی، اما نه چندان نزدیک نباشید و به خودتان بابت این مسئله آسیب وارد نکنید. اگر نسبت به داشتن یک زندگی طولانیتر و سالمتر خیلی جدی هستید، بهتر است ببینید که آیا هیچ یک از نشانههای زیر درباره شما و وضعیت فعلی تان صدق میکند یا نه.
۱. ناخنهای پیچ دار
ناخنهای دست ما میتوانند چیزهای زیادی را درباره وضعیت سلامت به ما نشان دهند. اگر ناخن هایتان لکه دار بوده، لبههای آن حالت غیرعادی داشته و یا رنگ و رو رفته باشد احتمالا دچار مشکلات حادی شده اید. اگر هر نوع مورد عجیبی درباره ناخن هایتان دیدید حتما به پزشک مراجعه کنید.
۲. اندام شما
اگر میخواهید که تا سنین ۶۰ و ۷۰ سالگی یا بیشتر از آن به خوبی و سالم زندگی کنید، باید وضعیت جسمی خود را جدی بگیرید. این به معنای آن است که باید شاخص حجم بدن تان در طیف مناسبی باشد – یعنی اضافه وزن نداشته باشید. همه میدانیم که چاقی میتواند به طرق مختلف به بدن تان آسیب وارد کند.
۳. ضعیف شدن حس بویایی
حس بویایی ما به دلایل مختلف اهمیت فراوانی دارد و وقتی سن مان بالا میرود، به مرور این حس کمرنگ میشود. در واقع همه ما افراد مسن و سالخورده را دیده ایم که در دیدن و یا شنیدن دچار مشکلاتی شده اند و به طور مشابه ما هم ممکن است حس بویایی خود را از دست بدهیم. خبر بد این است که تحقیقات نشان میدهد کم شدن حس بویایی یعنی نزدیک شدن به زمان مرگ.
۴. بوی بد دهان
به مانند ناخنهای زشت، بوی بد دهان هم میتواند نشانه این باشد که مشکلاتی در ارتباط با سلامتی دارید. البته شاید فقط بوی ناشی از خوردن سیر یا پیاز باشد، اما بوی مزمن بد دهان به نوعی میتواند گویای سرطان و یا سایر عفونتهایی باشد که میتواند به مرگ بیانجامد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: مرگ قیمت طلا و ارز قیمت موبایل حس بویایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۸۶۷۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قطبالدین صادقی: تئاترِ اصفهان را احیا کنید
ایسنا/اصفهان قطبالدین صادقی با بیان اینکه اصفهان در تئاتر، صاحب یکی از سنتهای بسیار درخشان است، گفت: برای احیای تئاترِ اصفهان به خلاقیت نیاز دارید، باید کار کنید، پژوهشگر میخواهید، به کُننده نیاز دارید و بدانید که بالاتر از حمایت نهادها، ارادۀ فردیِ آدمها و روشنبینی هنرمندان است که اهمیت دارد.
این پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: آنتونی گیدِنز (جامعهشناس و روانشناس) دربارۀ بازیابی هویت فردی و اجتماعی که قطعاً هویت فرهنگی را نیز شامل میشود جملۀ درخشانی دارد که باید به آن توجه جدی کرد؛ اساس کلام او این است که اول باید داشتههای خود را دستهبندی کنید، یعنی باید مشخص کرد که چه چیزهایی دارید؟ در گذشته چه کردهاید؟ چه چیزی آفریدهاید؟ از چه تکنیکها و روشهایی استفاده کردهاید؟ و چه محتوایی تولید کردید؟ بنابراین برای بررسی هویت، ابتدا باید همۀ این موارد توسط پژوهشگران، شناسایی و دستهبندی شود؛ یعنی در مرحلۀ نخست باید بدانید که صاحبِ چه گذشتهای هستید و در این گذشته چه چیزهایی وجود داشته؟ باید آنها را شناسایی و دستهبندی کنید.
او ادامه داد: نکتۀ دوم برای بازیابی هویت از نگاهِ «گیدِنز» آن است که شناساییِ گذشته به تنهایی کافی نیست، بلکه باید برای آن دست به تولید بزنید، یعنی آن را ادامه دهید و تولیداتِ شما در راستای داشتههای گذشته باشد. اما سومین و مهمترین موضوع این است که این تولیدات باید مداومت داشته باشد، یعنی به شکلی نباشد که الآن کاری را انجام دهید و پنج سال به کار دیگری بپردازید، درواقع باید کارِ خود را پشت سرهم و مانند یک جریان سیال و پیوسته انجام دهید.
این کارگردان، نویسنده و نمایشنامهنویس، تأکید کرد: با رعایت این موارد است که شما صاحب هویت میشوید. هویت، ماندن و ساختن است نه گریختن و خاطره تعریف کردن. خاطرههای نوستالژی هیچ ارزشی ندارند، اما زمانی این گذشته دارای ارزش است که آن را زنده کنید و به واقعیتِ روز تبدیل کرده و برای آن کار کنید و وقت و عمر و ابتکار بگذارید. در این صورت میتوانید هرکاری را انجام دهید.
صادقی افزود: اصفهان از دورۀ صفویه به بعد، نشانههای مهمِ زیادی درخصوص تئاتر مردمی، تئاتر کوچه و بازار، تئاتر مذهبی، و نقالی داشته و از همه مهمتر دارای تئاتر کمیک بوده که در نوع خود در ایران یگانه است و باید دوباره احیا شود، تئاترِ اصفهان را دوباره احیا کنید، بیافرینید.
او که یکی از شخصیتهای اثرگذار در حوزۀ تئاتر و سینمای ایران به شمار میرود، گفت: نباید نشست که ابر و ماه و خورشید و فلک آماده شوند تا شما یک گام بردارید! بلکه اگر لابه لای همین مشکلات و گرفتاریها و بحرانها و گرانی، یک قدم برداشتید عالی است، اما اگر قدمی برنداشتید هیچوقت به جایی نمیرسید.
این هنرمند و مترجم اضافه کرد: آیا گذشتگانِ ما همگی در رفاه بودهاند؟ اصلاً چنین نیست. حافظ را سه بار برای اعدام بردند و آخرینبار وقتی که به خانه برگشت دخترش از ترس و نگرانی، تمام لوحهای شعر او را پاک کرده بود و بعد از آن حافظ دق کرد. در آن شرایط، او حافظ شده است. یا ببینید که چه ستمهایی به مولانا و فردوسی و دیگران شده است! اما خودشان بودند که شرایط را به سود خود تغییر دادند. چگونه؟ با کار، با تلاش و خلاقیت، با ایمان به کار خودشان، صرفنظر از تشویق و تنبیه.
صادقی گفت: من یا کارِ خود را دوست دارم یا ندارم، این کاره هستم یا نیستم؛ اما نباید منتظر باشم تا فلانی من را تشویق یا تنبیه کند. تشویق یا تنبیهِ او در من ذرهای تأثیر ندارد، من کارِ خودم را میکنم.
این استاد دانشگاه افزود: آگاهی بر زیباییشناسیِ کارم و آگاهی بر محتوای درست و آگاهی بر سازنده بودنِ تئاتر، راهنمای من است. من کاری جز این در جامعه ندارم و باید وظیفهام را بهدرستی انجام دهم. باید این تعریف در میان همه وجود داشته باشد، نه اینکه فرد منتظر باشند که فلانی قدمی برای او بردارد و یا کمکی بکند تا او بتواند روی صحنه برود و سرفهای کند! چراکه با این تفکر به هیچجا نمیرسند.
او تأکید کرد: آدمهای بزرگ منتظرِ کسی نیستند، بلکه خودشان شرایط را فراهم میکنند و در بدترین شرایط، خلاقیتِ خود را ترک نمیکنند. قبل از هر چیز با آدمهای دارای اعتقاد کافی به کارشان نیاز دارید.
انتهای پیام